سخت بی حیا. کسی که هر چیز را روشن و آشکار با بی ادبی تواند گفت. بی شرم. رک گو. (ازیادداشت بخط مؤلف). بی حیا. (آنندراج) : بی چشم و روتری ز تو ای باغبان کجاست گل چیده ای و شرم ز بلبل نکرده ای. محسن تأثیر (از آنندراج).
سخت بی حیا. کسی که هر چیز را روشن و آشکار با بی ادبی تواند گفت. بی شرم. رک گو. (ازیادداشت بخط مؤلف). بی حیا. (آنندراج) : بی چشم و روتری ز تو ای باغبان کجاست گل چیده ای و شرم ز بلبل نکرده ای. محسن تأثیر (از آنندراج).